1
اخبار سایت اخبار سایت
ایجاد چارچوب هنری تعاملی مبتنی بر هوش مصنوعی برای تولید گرافیک زنده و واکنش‌گرا در زمان واقعی، با استفاده از تحلیل حرکات کاربر و داده‌های محیطی
دوره 2، شماره 1، 1404، صفحات 336 - 353
نویسندگان : الهام حیدری* 1
1- کارشناسی ارشد ارتباط تصویری، دانشگاه غیرانتفاعی سپهر، اصفهان، ایران.
چکیده :
در دهه‌های اخیر، توسعه فناوری‌های هوش مصنوعی و تعامل انسان-کامپیوتر، فرصت‌های بی‌سابقه‌ای برای خلق آثار هنری تعاملی و واکنش‌گرا فراهم کرده است. هنر دیجیتال تعاملی با امکان پاسخ‌دهی بلادرنگ به رفتار کاربران، تجربه‌ای پویا و شخصی ایجاد می‌کند که حس مشارکت و حضور واقعی مخاطب را تقویت می‌کند. با این حال، بسیاری از سیستم‌های موجود تنها قادر به تحلیل یک نوع داده هستند و توانایی ادغام همزمان حرکات کاربر و داده‌های محیطی را ندارند. این محدودیت باعث کاهش کیفیت تعامل و محدود شدن تجربه بصری کاربر می‌شود. هدف این پژوهش، طراحی یک چارچوب هنری تعاملی مبتنی بر هوش مصنوعی است که بتواند با تحلیل بلادرنگ حرکات کاربران و داده‌های محیطی، گرافیک‌های واکنش‌گرا و زنده تولید کند. این چارچوب با بهره‌گیری از الگوریتم‌های یادگیری عمیق، یادگیری تقویتی و تحلیل چندمنبعی، امکان پاسخ‌دهی سریع و تطبیقی گرافیک به تغییرات محیطی و حرکتی کاربران را فراهم می‌آورد. روش تحقیق شامل طراحی معماری چندلایه، جمع‌آوری داده‌های حرکتی کاربران از طریق دوربین‌های RGB-D و حسگرهای محیطی، پردازش و تحلیل داده‌ها با استفاده از شبکه‌های عصبی پیچشی و بازگشتی و تولید گرافیک واکنش‌گرا در موتورهای گرافیکی پیشرفته است. الگوریتم یادگیری تقویتی امکان یادگیری رفتار کاربران و بهینه‌سازی پاسخ‌های گرافیکی را فراهم می‌کند. نمونه‌های عملی شامل نصب‌های تعاملی، محیط‌های واقعیت افزوده و نمونه‌های چندکاربره بودند که عملکرد سیستم در شرایط واقعی مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته‌های پژوهش نشان داد که سیستم قادر است حرکات پیچیده کاربران را با دقت بیش از ۹۰٪ تحلیل کرده و واکنش‌های گرافیکی بلادرنگ ارائه دهد. داده‌های محیطی مانند نور، صدا و دما باعث تغییر پویا در عناصر بصری شده و تجربه چندبعدی و چندحسی ایجاد کردند. پردازش بلادرنگ با تأخیر کمتر از ۵۰ میلی‌ثانیه، تجربه کاربر را طبیعی و همزمان با تعامل او حفظ کرد. نتایج همچنین نشان داد که چارچوب پیشنهادی در مقایسه با سیستم‌های پیشین، از نظر دقت، واکنش چندبعدی و انعطاف‌پذیری، عملکرد برتری دارد. این پژوهش نشان می‌دهد که ترکیب هوش مصنوعی، تحلیل داده‌های حرکتی و محیطی و تولید گرافیک واکنش‌گرا، توانایی خلق تجربه‌های هنری تعاملی منحصربه‌فرد و پویا را دارد و می‌تواند به توسعه هنر دیجیتال، محیط‌های آموزشی و بازی‌های تعاملی کمک شایانی کند.